|
آوای نشاط به نقل ازسیندخت: جهاد تبیین در مسئله حجاب و عفاف یک ضرورت مهم فرهنگی بوده و فرهنگ سازی حجاب در جامعه با محوریت تشریح و تبیین آثار و مضرات بدحجابی از نگاه ادیان توحیدی با هدف مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن بایستی در اولویت برنامههای فرهنگی نظام قرار گیرد.
انقلاب اسلامی بهعنوان یک نظام دینی و مردمی یک ماهیت کاملاً فرهنگی دارد و فرهنگ دینی ما عنصر اصلی و محوری شعارهای انقلاب بوده است. هویت دینی و فرهنگی ما بهموجب اینکه عامل اصلی اقتدار و قدرت ما بوده است؛ سالها آماج تهدیدها و تهاجمها قرارگرفته و براثر برخی ضعفها و تسامحها نیز با آسیبهایی مواجه شده است.
هجمههای پیدا و پنهان فرهنگی
در کنار رویشهای شگفتآور در شجره طیبه انقلاب اسلامی و علیرغم تعمیق معرفت دینی، تقویت ارزشهای اسلامی و رشد قدرت نرم فرهنگی در نظام اسلامی؛ اما همچنان هجمههای پیدا و پنهان فرهنگی برقرار است و جنگ عظیم فرهنگی ادامه دارد و مقصد انقلاب یعنی مکتب اسلام را هدف گرفته است. در این میان برخی منفعلانه در مقابل موج رسانهای و تبلیغاتی غرب، مرزبندی فرهنگی و مقاومت فرهنگی را ناممکن میدانند و در پوشش شعارهایی مانند آزادی، مرزها و حصارهای فرهنگی حافظ اخلاق و امنیت فرهنگی را زیر سوال میبرند و تخریب میکنند.
برخی نیز استحاله شده و در بیفرهنگی و بیهویتی غربی، جذب و هضم شدهاند. جهاد تبیین عفاف و حجاب یک ضرورت فرهنگ است. جهاد تبیین در مسئله حجاب و عفاف یک ضرورت مهم فرهنگی بوده است.
عمر مساله حجاب، عفاف و پوشش به معنای مدرن و متاخر آن در فضای رسانه ای و اجتماعی فرهنگی ایران قدمتی تقریبا ۱۰۰ ساله دارد و به دوران حکومت دیکتاتوری پهلوی اول و کشف حجاب اجباری رضاخانی برمی گردد. بسیاری از آنان که اصرار بر ولنگاری دارند فرزندان و نوادگان کسانی هستند که در کشف حجاب رضاخانی پیشتاز بودند.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تقریبا از همان ابتدا تا امروز همواره مقوله حجاب و مسائل مرتبط با آن (پوشش، مد، لباس، عفاف، عفت، غیرت) به عنوان یک مساله جدی در عرصه فرهنگ و اجتماع و به تبع آن در رسانه ها مطرح بوده است.
حجاب و عفاف به عنوان ۲ ارزش در جامعه بشری و به ویژه جوامع اسلامی مطرح است چناچه زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیت شایسته و موقعیتی الهی است که میتواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت راه یابد وجود زن زینت بخش آفرینش انسان است و افق روح او تجلیگاه رحمت و دامن زن مدرسه بشریت است و کمال مرد بدون او ممکن نیست.
جایگاه الهی و والای این گوهر آفرینش اقتضا دارد که در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزشهای او حفظ شود و یکی از مهمترین علل حجاب برای زنان حفظ ارزش والای آنهاست.
چرا حجاب برای زنان ضروری است؟
آنچه می تواند جامعه ای را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند، ترویج فرهنگ دقیق عفاف و تبیین ابعاد مختلف آن درجامعه است. بی گمان با بررسی سطحی می توان ارتباط نزدیک حجاب و عفاف، با کاهش آسیب اجتماعی را متوجه شد.
رعایت حریم ها و حرمت ها، تبیین فرهنگ صیانت از حقوق افراد، فرهنگ حفظ حجاب برای زن و مرد نقش مهمی در آرامش و آسایش افراد در جامعه، محیط کار و روابط اجتماعی دارد.
همچنان که یک زن با پرهیز از هر گونه آرایش زننده و خودآرایی و حفظ حجاب می تواند نظر بد اهلان را به خود جلب نکند یک مرد هم با حفظ حجاب دیدگانش و پرهیز از نگاه هرز و آلوده اش می تواند حیا و عفیف بودنش را نشان دهد.
بی گمان هر گونه حرکتی که منجر به عدول از حریم عفت و حجاب شود جز در راستای خطا و جلب توجه دیگران هیچ معنای دیگری ندارد. زنان با حفظ حجاب خود و ترغیب آن در محیط خانواده و تربیت فرزندان خود می توانند فرهنگ ساز رعایت حریم و حرمت شخصیت خود و دختران و پسرانشان باشند.
یک زن به عنوان مادر خانواده نقش اساسی و مربی گری در ترویج فرهنگ حجاب دارد تا بتواند فرزندان خود را به گونه ای چشم و دل پاک برای فردای بهتر حضور در جامعه تربیت کند. دختری که به سن بلوغ می رسد، پسری که ممیز است و حلال و حرام را تشخیص می دهد باید علاوه بر آموزش و آگاهی بخشی از طریق نهادهای آموزشی و تربیتی تحت تعلیم والدین خویش به عنوان افراد اثرگذار و الگو قرار بگیرد و به خوبی به رعایت حرمت ها و حفظ حریم شخصیت های ظاهری و جسمی و رعایت عفت و حجاب بپردازد.
حفظ حریم خانواده با رعایت حجاب
بی توجهی والدین، بی اعتنایی همسران به همدیگر در انتخاب نوع پوشش ظاهری و عدم رعایت حرمت ها در شکستن حریم حجاب و عفاف موثر است.
یک خانواده می تواند کانون مناسبی برای آرامش و تربیت روحی و جسمی فرزندان باشد، وقتی دختر در مدرسه با رسیدن به سن بلوغ و ترغیب مربین برای رعایت حجاب مواجه می شود و از سوی دیگر در خانواده این مساله به نوعی مورد تمسخر قرار می گیرد در سر دوراهی انتخاب قرار می گیرد و به واسطه وابستگی به والدین انتخاب آنها را ترجیح می دهد.
این امر شلعه کوچک بی حجابی و پرده دری عفاف را روشن می کند و به مرور تحت تاثیر دوستان، فضای مجازی، رسانه های غربی و تهاجم فرهنگی آنچه که بی حجابی است را در جامعه کم کم نمایان می کند.
بدون شک رعایت حجاب و عفاف از فروپاشی خانوادهها جلوگیری میکند و نقش مهمی در حفظ حریم و حرمت های افراد دارد و یک فرد به عنوان یک انسان که حجاب را بر می گزیند سعی در اعتلای شخصیت خود دارد.
شناخت تاثیر حجاب و نقش آن در کاهش آسیب اجتماعی میتواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی و تعامل هموار سازد، به طوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارایه راه حلهایی به سلامت جامعه کمک کند.
بر اساس این گزارش، تقریبا از اواسط دهه نود شاهد یک تحرک مضاعف و برنامه ریزی پیچیده تر دشمن در این حوزه به ویژه در عرصه رسانه و فضای مجازی بوده ایم؛ برنامه ای علیه مساله حجاب که تا قبل از سال ۱۴۰۱ با کارسازی و جلوداری عناصر مبتذلی چون مصی علینژاد در رسانه و فضای مجازی دنبال می شد و در ماجراهایی مثل دختران خیابان انقلاب و چهارشنبه های سفید به کنش های میدانی جریان ساز و خبرساز هم منتج شد.
با ورود به سال ۱۴۰۱ شاهد یک هماهنگی، اجماع و پیچیدگی رفتاری از سوی دشمن در رسانه و فضای مجازی در زمینه حجاب و مسائل زنان بودیم که بعد از اتفاق فوت مهسا امینی وارد فاز ضد امنیتی و آشوب و اغتشاش شد و نزدیک به ۱۰۰ روز کل کشور و فضای مجازی و رسانهها را تحت تاثیر قرار داد.
اما همانطور که از ابتدای اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ قابل پیش بینی بود، مساله بی حجابی و بدحجابی و کشف حجاب های علنی در خیابان و اماکن عمومی بعد از این اغتشاشات، به چالش جدی و اصلی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ و اجتماع تبدیل شده است. چالشی که تا امروز، مجموعه رسانه ای حاکمیتی و بدنه مردمی انقلابی موفق نشده در مواجهه با آن، یک رویکرد واحد و متحد و منسجم از خود نشان بدهد و متاسفانه ابعاد این چالش در حال توسعه است.
در ماجرای اغتشاشات ۱۴۰۱ اقتدار نظام اسلامی به مثابه ناموس نظام، دچار شکست و خدشه شد و در ادامه تا همین امروز بخشی از سلبریتی ها علاوه بر ادامه مواضع ضد نظام، با بی حجابی و ولنگاری علنی عملا اقتدار نظام اسلامی را به سخره گرفته اند؛ چرا که این رفتار هنجارشکنانه خود را همچنان ادامه می دهند و تا کنون برخورد بازدارنده مناسبی با آنها صورت نگرفته است؛ بنابراین با همه بر هم زنندگان این اقتدار باید با شدت برخورد شود.
مدیریت نابسامان فضای مجازی در موضوع حجاب
آنچه که در کف خیابان می بینیم اکثرا بازتاب آن چیزی است که در رسانه ها دیده می شود. کف خیابان و کف پیاده رو و محیط پارکها در فضای برساخته رسانه ها، ساخته می شود و از جمله مهمترین مشوّقها و محرّکهای بدحجابی در زنان، «رسانههای نوپدید» هستند، از قبیل شبکه های اجتماعی فراگیر، «شبکههای تلویزیونی ماهوارهای» و «فضای مجازی». ازیکسو، ما قدرت اثرگذاری محتوایی بر این ابزارها نداریم و نمیتوانیم برای آنها تعیین کنیم که چگونه باشند و چگونه نباشد، و ازسویدیگر، بسیاری از آنچه که در داخل برای حاکمگردانیدن فرهنگ حجاب و عفاف انجام میدهیم، بهواسطۀ تأثیر مخرّب و خنثیکنندۀ این رسانهها، از دست میرود.
تنها راهی که باقی میماند، کوشش در امتداد «مرزبندی فرهنگی» است؛ یعنی باید «حصارها» و «حریمها» ی فرهنگی خویش را، مستحکم سازیم و مجال «نفوذ» و «رخنه» ندهیم. این امر میسّر نیست، مگر از طریق کنارنهادن رویکرد «رهاسازی» رسانهها و پایاندادن به سیاست «درهای باز فرهنگی» که در حقیقت، بر «ولنگاری فرهنگی» دلالت دارد. مدیریت نابسامان فضای مجازی در کشور ما حتما یکی از علل اصلی ناتوانی مدیریت ارشد کشور در موضوع حجاب و عفاف است.
انتهای پیام/